دریـــــــــــــــــــــا
قبل از ماه رمضان ...در واقع درست روز نیمه شعبان تصمیم گرفتیم برای خلاصی از گرما و خونه نشینی بریم دریا و دست و پایی به آب بزنیم این بود که ظهر بساط نهارمون رو برداشتیم و سه تایی رفتیم به سمت دریا پارسا انقدر خوشحال بود که مدام می گفت پس کی می رسیم؟؟؟؟؟؟؟ خلاصه بعد از تقریبا 45 دقیقه رسیدیم به دریــــــــــــــــــــــــــا آفتاب در حدی نبود که خیلی بسوزونه...باد هم داشت.... خلاصه همه چیز برای داشتن یک روز خوب مهیا بود حالا بفرمایید ادامه مطلب تا بقیه ماجرا رو بخونید: بعد از اینکه رسیدیم ..پارسا فوری لباسش رو در آورد و دویید سمت آب ولی به محض اینکه یه موج اومد سمتش ، ترسید و...