گشت و گذار نوروزی (2)
سلام...... سلام ......سلام
سلام به روی ماه دوستای مهربونمون که در نبود ما جویای احوالمون بودند
آخیییییییییییییییییش اینترنت...نی نی وبلاگ ... دوستامون
بالاخره بعد از 10 روز بی نتی دوباره تونستیم به این خونه مجازی برگردیم...راستش شارژ اینترنتمون یهویی تموم شد...تا اینکه امروز همسری رفت و دوباره برامون شارژش کرد
نمی دونید چققققققققققققدر دلمون براتون تنگ شده بود
سر فرصت میایم به همتون سر میزنیم
***************************
توی این روزهای بهاری اردیبشت ماه کار هر روز من و پارسا بازار رفتن و پارک رفتنه...آخه مگه میشه توی این روزهای به این بلندی و هوای به این خوبی توی خونه نشست
***************************
خب حالا از ادامه خاطرات نوروزی مون میگم...
پس دنبالمون به ادامه مطلب بیاید:
ظهر روز پنجم عید رفتیم خونه دایی جون محمد عید دیدنی
پارسا و متین کناره سفره عید
***************************
غروب روز هشتم عید عمو جون ها به همراه خانواده هاشون که تازه از سفر برگشته بودند اومدند خونمون عید دیدنی
برای شام هم دایی جون محمد اینا خونه ما دعوت بودند که همراهشون یه نی نی کوچولو داشتند(برادر زاده زندایی)
پارسا هم که عاااااااشق نی نی ها...ول کن اون بچه بیچاره نبود...حتی اجازه نمیداد که متین کنارشون بشینه...می گفت برو اونور نی نی مال منه ....
هر چی که ابوالفضل کوچولو می خواست پارسا بهش میداد
خلاصه اون شب به پارسا خیلی خیلی خوش گذشت
نیگا تو عکس نی نی رو چطور بغل کرده !!!!!!!!!!!!!
***************************
***************************
***************************
ظهر روز نهم پارسا رو بردیم پارک
***************************
اینجام از ذوق سرسره قیافه اش اینطوری شده
***************************
اینم عسل خوش تیپ مامان
***************************
جونمممممممممممممممم.....عاشق خنده هاتم نفسم
***************************
روز نهم عید(جمعه) شام خونه دایی جون اینا دعوت بودیم...به همراه کل خانواده
اینجام پارسا کلاه ایمنی موتور رو روی سرش گذاشته
***************************
اینجام بچه ها مشغول بازی انگری برد هستن...راستش کلی با هم دعوا فتادن سر اینکه کی با کامپیوتر بازی کنه...تا اینکه بابا مجتبی مشکل رو حل کرد....
محمد مهدی و غزل سر کامپیوتر سوده جون مشغول بازی شدن و پارسا هم به تنهایی سر لب تاپ مشغول شد و بعد امیر رضا و متین هم به پارسا پیوستند
***************************
روز دهم عید هم خاله جون اینا شام خونمون بودند
خب اینم از روزهای پنجم تا دهم عید امسالمون
"ممنون که نگاهمون کردید"
" 17 اردیبشت 92 "