یک شب دلنشین و زیبا
سلااااااااااااااااااااااااام
یکی از شبهای بهاری که بابایی تا دیر وقت سر کار بود..... دلم خییییییییلی گرفته بود...هر کاری هم می کردم تا حالم خوب بشه فایده ای نداشت
تا اینکه بابایی ساعت 10 شب از سرکار اومد خونه
وقتی دید که دلم گرفته ست پیشنهاد داد تا شاممون رو بگیریم و بریم بیرون
منم از خدا خواسسسسسسسسته
فوری بساط شاممون که اتفاقاً آش هم بود رو جمع کردم و رفتیم سمت تکیه پهنه کلا (به پیشنهاد مامان دل گرفته)
هوا هم سرد بود و هم بهاری آخه اوایل بهار یعنی 16 فروردین بود
به محض رسیدن به محل مورد نظر.... چون از گرسنگی داشتیم هلاک می شدیم فوری توی ماشین نشستیم و آش داغ رو در حالی که شیشه های ماشین رو پایین آورده بودیم تا یخ بزنیم نوش جان کردیم
بعد رفتیم زیارت...
خیلی حال و هوای خوبی بهم دست داد
یه کمی اونجا نشستیم و دعا کردیم ...
اون وقت شب تکیه خیلی خلوت بود و اون سکوت و آرامشش به آدم حس خیلی خوبی میداد
بعد طبق عادت همیشگی مون رفتیم سمت مغازه های اسباب بازی فروشی....واسه دردونه اسباب بازی خریدیم
و بعد ساعت 12:30 شب به سمت خونه برگشتیم
اون شب خیلی به هممون خوش گذشت
از بابایی مهربون هم خیلی خیلی ممنونم که با وجود اون همه خستگیش اون وقت شب ما رو برد بیرون تا هوامون عوض بشه
بابایی خییییییلی دوستت داریم
حالا بفرمایید ادامه مطلب:
اینجا توی ماشینه....بعد از خوردن شام داشتیم چای داغ می خوردیم ....
که من چند تا عکس از این صحنه ها گرفتم
*****************************
پارسایی در حال شیطنت و ورجه و وورجه
*****************************
به چه می اندیشی کودکم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
*****************************
زحمت گرفتن این عکسهای داخل تکیه رو بابایی کشید...چون پسرم دیگه مرد شد و با بابا میره قسمت مردونه واسه زیارت
*****************************
به به پسرک منبر نشین من....( بابایی چه گل پسرشو بالا بالاها میذاره)
*****************************
فدای تسبیح دست گرفتنت بشم مـــــــــــــــــــــــــــــــن
زیازتت قبول باشه ملوسکم
*****************************
*****************************
اینم نمایی از تکیه پهنه کلا...البته به خاطر تاریکی شب بد افتاده
*****************************
اینجام موقع برگشت به خونه ست و پارسایی به خاطر اسباب بازیهایی که خریده شدییییییییییییداً شاد و شنگوله و مدام ادا و اطوار از خودش در میاورد
*****************************
اینم عکس تراکتور پارسایی که به دستور خودش این عکس رو گرفتم
بای بای
" ٢٣ اردیبهشت 92 "