اولین تکالیف مهد کودک

 چهارشنبه هر هفته مربی مهد کودکتون یه کپی از کارهایی که توی هفته انجام دادین رو میذاره توی کیفتون تا هم ما بدونیم چه چیزهایی رو یاد گرفتین و هم اینکه شعرها و چیز های حفظ کردنی رو توی خونه باهاتون تمرین کنیم

هفته اول آبان که تموم شده بود طبق معمول هر چهارشنبه رفتم سر کیفت تا ببینم این هفته چه چیزهایی یاد گرفتی و چه کارهایی انجام دادید

بریم ادامه مطلب تا بقیه ماجرا رو بخونیم .....

ولی دیدم به جای یه کاغذ ، دو تا کاغذ توی کیفت هست

وقتی کاغذ دومی رو باز کردم دیدم تکلیف برای خونه بهتون دادن

وای اگه بدونی اون لحظه من چقققققققققدر حس قشنگی داشتم....یه حس شادی...شادی ای که داشت همه وجودمو قلقلک میداد.... بابت اینکه پسرم انقدر بزرگ شده که برای خونه تکلیف داره...دیگه باید بشینم بالای سرش تا تکالیفش رو انجام بده

وای یعنی به همین زودی جای من با مامان و بابام عوض شده بود

انگار همین دیروز بود که به خودم می گفتن بنویس.... انجام بده....تمومش کن...

حالا من باید به بچه ام همون حرفا رو میزدم....

خلاصه خیلی ذوق زده شده بودم بابت مسئولیتی که از این به بعد داشتم 

واسه همین از تمام تکالیفی که توی خونه انجام میدادی عکس گرفتم تا به یادگار برامون بمونه

هفته اول آبان ... واحد کار: خیابان

*****************************************

هفته دوم آبان....واحد کار :پوشاک

اینجا مریض بودی و مهد کودک نرفته بودی واسه همین بابایی ظهر رفت مهد و تکلیفت رو از مربی ات گرفت...آخه تو هم مثل من علاقه داری تا ببینی تکلیفت چیه و فوری انجامش بدی حتی اگه مثل این عکس بی حال و مریض باشی

*************************************

هفته سوم آبان...واحد کار: محرم و دوباره پوشاک

*****************************************

هفته چهارم آبان....واحد کار :حیوانات اهلی

 ***********************************

هفته اول آذر...واحد کار :حیوانات وحشی(البته تکلیفت در مورد بلند و کوتاه...بالا و پایین...کوچک و بزرگ و ...بود)

**********************************************

هفته دوم آذر.... واحد کار: اعضای بدن

این بود تکالیفی که تا این مدت از مهد آوردی خونه و انجامشون دادی....

اینها اولین تکالیف زندگیت بودن....الهی من قربونت برم که انقدر بزرگ شدی ماشالله

خدای من شکرت

بابت همه چیز

بابت مادر بودنم

بابت زنده بودنم و دیدن رشد و قد کشیدن حاصل عمرم

خــــــــــــــــــــــدای مــــــــــــــــــــــن شکـــــــــــــــــــــــــــرت