پارسا در جشن تولد محمد مهدی
سومین روز عید ، شام خونه دایی جون علی اینا دعوت بودیم آخه تولد محمد مهدی بود .
البته تولدش 27 اسفند بود که به خاطر نزدیک بودن به عید و مشغله های مخصوص عید ، نتونستند اون موقع بگیرند.
ما همراه دایی جون محمد و خاله جون و مامان صدیق اینا اونجا بودیم ، مامان ستاره هم اومده بود.
اون شب خیلی خیلی خیلی به بچه ها خوش گذشت ، مخصوصاً به پارسا که بعد از اون همه تب و بی حالی ، یه همچین مهمونی شاد و پر هیجانی واسش لازم بود.
از راست:غزل ، پارسا ، محمد مهدی ، متین
با اینکه یه تولد خانوادگی بود ولی خیلی پر خاطره و به یاد موندنی شد .
اون شب کلی گفتیم و از ته دل خندیدیم.
بعد یه عکس دسته جمعی خانوادگی گرفتیم تا یادگاری از این شب شاد برامون بمونه.
واقعاً به شخصه به من خوش گذشت و لذت بردم ، مخصوصاً وقتی شادی خانواده ام و پارسای نازم رو می دیدم.
بعد از انجام مراسم تولد بچه ها رفتند سراغ بازی.حالا بازی نکن و کی بازی بکن.....
پارسا هم یک دل سیر با اسباب بازی های محمد مهدی بازی کرد و حسابی کیف کرد
حالا واسه دیدن بقیه عکسهای تولد برید به ادامه مطلب:
اینجا بچه ها به خاطر روشن شدن شمع ، دارن شادی می کنن
از راست :امیر رضا ، متین ، محمد مهدی ، پارسا ، غزل
حالا هم همه با هم دارن شمع ها رو فوت می کنن
هورااااااااااااااااااااااااا محمد مهدی جون تولدت مبارک
اینم که پارسا یدونه ست و طبق معمول همه تولد ها ، دستش رفته توی کیک و خامه ای شده و حالا داره دست خوشمزه اش رو می خوره
حالا دیگه وقت بازیه.......اونم موتور سواری
(مامانی چقدر رنگ لباست به موتور میاد)
آخ جون بازم بازی