پارسایی و نمایشگاه کتاب
پنجشنبه گذشته یعنی 19 بهمن 91 ،من و بابایی و پارسایی رفتیم به نمایشگاه کتابی که توی شهرمون برگزار شده بود
اونجا پارسا کلی کیف کرد و حسابی بهش خوش گذشت... مخصوصاً وقتی من و بابایی کلی کتاب شعر و رنگ آمیزی براش خریدیم
خیلی خیلی خوشحال بود
چند تا عکس ازش گرفته بودم که توی ادامه مطلب براتون میذارم
پس بفرمایید ادامه مطلب:
همون طور که از عکس معلومه اینجا غرفه کودکانه...یعنی اگه دست پارسا بود تمااااااااااااااااااام کتابها رو یکجا می خواست
بعد از خرید هم به زور از این غرفه دل کند و اومد بیرون
اینجا دید من و بابایی داریم میریم..اونم داره ما رو صدا می کنه تا یه کتاب دیگه رو بهمون نشون بده
اینجام محوطه نمایشگاست
پارسایی داره غاز ها رو نگاه می کنه
به کتابی که دستشه دقت کنید...پسرک عشق ماشین من بین اون همه کتاب ، کتاب رنگ آمیزی ماشین ها رو که خودش توی مغازه انتخاب کرده بود رو گرفت توی دستش
این جوجوی ما عااااااااااااااااشق پشمکه...مخصوصاً این پشمک چوبی ها
اگر جایی بره که بساط پشمکی باشه.... محاله از ما پشمک نخواد ...ما هم که گوش به فرمان شازده
نوش جونت باشه خوشگلم
اینها هم کتابهاییه که برای پارسایی خریدیم
بازم به عکسا دقت کنید...ببینید محو تماشای کدوم کتابشه !!!!!!!!!!!!
بیشتر کتابها آموزش مرحله به مرحله نقاشی و رنگ آمیزیه
اینم کتابی که من و بابایی برای خودمون خریدیم
یه کتاب پر از خاطرات شیرین کودکیمون مربوط به بچه های دهه شصت
یعنی کتابش محشره .... من و مجتبی که همون شب اول تا نیمه های شب داشتیم کتاب رو ورق می زدیم و می خوندیم و عکساش رو می دیدیم و می گفتیم: هـــــــــــــــــــــــی یادش بخیـــــــــــــــر...
فکر کنم کل کتاب رو همون شب اول خوندیم
اگر این کتاب رو تا حالا نگرفتید بهتون پیشنهاد می کنم که حتماً تهیه اش کنید و چند ساعتی رو به یاد بچه گی هاتون سر کنید و یاد ایام کنید
اینم چند تا عس از داخل کتاب
عکس فیلم و سریالها و برنامه کودک های اون موقع توش هست
عکس درسهای کتاب درسی هامون و عکس خوراکی های اون موقع و خلاصه عکس هر چیزی که شما رو به یاد قدیما میندازه توش هست
خوندنش خالی از لطف نیست
خیلی دوستتون داریم